inattention, carelessness, negligence, inadvertence, disregard, insensibility, unconcern, short shrift, neglect, apathy, indifference
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
بیتوجهی مداوم او در کلاس منجر به نمرات پایین شد.
His constant inattention in class resulted in poor grades.
بیتوجهی راننده باعث تصادفی جدی در بزرگراه شد.
The driver's inattention caused a serious accident on the highway.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیتوجهی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیتوجهی